غم هجران تو ای مونس دل،جانم سوخت
شوق دیدار تو در آتش حرمانم سوخت
جلوه ای کردی و پنهان شدی ای برق سراب
تشنه لب ماندم و خورشید بیابانم سوخت
سوختم پیش تو ای آینه رخسار!چو شمع
اشکم از دیده فرود آمد و دامانم سوخت
شمعی افروخته بودم به شبستان خیال
سرکشی کرد و به یک شعله شبستانم سوخت
گام بیهوده زدم در طلب کعبه ی عشق
پای پرآبله را خار مغیلانم سوخت
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★
آخرین مطالب