در این شبهای تنهایی
نگاهم میکنی ؟
دو دست مهربانت را
تکیه گاهم میکنی ؟
دلم میخواهد پرواز کنم از این غربت
آغوش گرم و پر مهرت را
پرتگاهم میکنی ؟
صدای این سکوت
و هجوم بی امان خلاء
بگو لبان معصوم و بسته ات را
پناهگاهم میکنی ؟
ملولم از هرچه مرد نامرد این زمان
از لحظه ی رهایی
یک روز آگاهم میکنی ؟
هوای گندمزار دارد این دل هوسبازم
نسیمی زکوی گیسوی خود
همنشین گاه گاهم میکنی ؟
نظرات شما عزیزان:
iliya ![](/weblog/file/img/m.jpg)
![](/weblog/file/img/m.jpg)
ساعت13:33---9 اسفند 1390
سلام.نظر لطفتونه.
درسته وبم جالبه ولي به مال شما نميرسه.
زندگی باور میخواهد آن هم از جنس امید که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست.
فعلا.باي
درسته وبم جالبه ولي به مال شما نميرسه.
زندگی باور میخواهد آن هم از جنس امید که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست.
فعلا.باي
ممنون که به من سر زدی بازم به ما سربزن...تشکر
سلام وبلاگ نازی داری مطالبت خیلی به دردم خورد امیدوارم همیشه همینجوری ادامه بدی بازم بهم سر بزن اگه دوست داشتی منو لینک کن به من هم خبر بده تا لینکت کنم
تاریخ: 2 / 3 / 1390برچسب:شعر نگاهم میکنی!!,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★
آخرین مطالب