باران، قصیده واری،
- غمناك -
آغاز كرده بود.
***
می خواند و باز می خواند،
بغض هزار ساله ی درونش را
انگار می گشود
اندوه زاست زاری خاموش!
ناگفتنی است...
این همه غم؟!
ناشنیدنی است!
***
پرسیدم این نوای حزین در عزای كیست؟
گفتند: اگر تو نیز،
از اوج بنگری
خواهی هزار بار از اوج تلخ تر گریست!
نظرات شما عزیزان:
تاریخ: 26 / 2 / 1390برچسب:اگر تو نیز از اوج بنگری,
ارسال توسط ★ --❤رحمت الله❤--★
آخرین مطالب